رفیق؛ نی‌خوام

نمی‌دونم که از روی حماقته که فکر می‌کنم یه سری رفیق دارم؛

یا اینکه از سیاهی درونم؛

چقدر اسیر شده‌ام این روزها؛

به هر حال تصمیم گرفته‌ام که تمامی "رفقا"ی فعلی‌ام (که تعدادشون هم زیاد نیست) برای همیشه به "دوست" تنزل درجه بدم.

دیگه هم رفیق نمی‌خوام.

چرا؟ چرا نداره دوست من!

پی‌نوشت: می‌خوام که استاندارد رفیق برام از اونچه که الان هست، خیلی بالاتر باشه!

نظرات 3 + ارسال نظر
هدیه سه‌شنبه 21 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 07:13 ب.ظ

کوچیکتر که بودم تعداد دوستامو می شمردم و وقتی بزرگترا ازم می پرسیدن چند تا دوست داری با افتخار می گفتم ۱۱تا...بعد تر حس کردم چند تا دوست قابل اعتماد اگه داشته باشم کافیه و همیشه تو قلبم با اعتماد می گفتم چه دوستای خوبی دارم...الان دوستای خیلی خیلی خوبی دارم اما دیگه ازشون دوستی نمی خوام اینطوری خیلی بیشتر همو دوست داریم ;-)

چکاوک سه‌شنبه 21 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 07:54 ب.ظ

پس فلسفه این چند روز (یا رفیق من لا رفیق له) گفتنت اینه؟؟!!!!

می گما امیدوارم اینقدر سیاه نشده باشی که فکر کنی حماقته که فکر می کنی که خواهر داری!! اونوقت دیگه اینقدر سیاه شدی که به وایتکس هم امیدی نیست... :-دی

بس کن ترا خدا می می!!!

ف.ع چهارشنبه 22 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 01:25 ق.ظ http://noorahabibi.persianblog.com

مگه رفاقت رو هم استاندارد بندی می کنن؟!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد